سعید عبد ولی یه میوه فروش ساده زحمت کشه
کسی که تو زندگیش چهار سال با بدختی واسه المپیک جون کند
کسی که شاید اگه و فقط اگه قهرمان می شد پولش رو به یه زخم زندگیش می زد
15 ثانیه آخر .... وقتی دیگه باختش مسجل بود ...با نا امیدی تمام حمله می کرد ..........صورتش وقت گریه ... یادم نمیره ...
وقتی تو نهایت بی کسی ....
داد زد : خــــــــــــــــــــــــــــــــدا .......................
حالا بعد چهار سال جون کندن ...با بی کسی تمام بر می گرده ....
ملت هم برای افرادی که طلا گرفتند دست می زنند ....
و اون روز به روز تو خودش می شکنه ........... وظيفه همه مردم ايران هست که اين قهرمانان را تنها نگذارند و آنها را حمايت کنند